استاد مصطفی ملکیان در مقاله «یادداشتی بر "اعلامیه نود و پنج ماده ای لوتر"» به نکته نغزی اشاره کرده و می نویسد: «اعتراض نخست {پروتستانها به آئین کاتولیک} در درواقع، به پاكى و خلوص خودِ دين تاريخى و نهادينه ناظرست و ناشى از اين دغدغه كه اين پاكى و خلوص، كه چيزى جز مطابقت دقيق و موبه‌موى دين تاريخى و نهادينه با آموزه‌هاى بنيانگذار دين نيست، به‌تدريج و نرم‌نرمك راه زوال پيموده است».

ایشان مثالی زده و ادعایی را مطرح می کنند که حاصل آن چنین است: «آموزه‌هاى بنيانگذار دين، همچون چشمه آب پاك و زلالى است كه در نقطه‌اى می‌جوشد، و دم‌به‌دم از نقطه جوشش آغازين خود دورتر و دورتر می‌شود و، البته، اين دورشدن همراه است با آميخته‌شدنِ آب پاك نخستين با بسا مواد و زوائد ديگر و كَدِر و گل‌آلوده‌شدن آن آب زلال. هرچه آن دورشدن بيشتر، اين آميختگى و كدورت بيشتر. مهم اين است كه اين آميختگى و كدورت لازمه طبيعى گذر آن آب در بستر خاك‌آگين و درازآهنگى است كه آب در آن به جريان می‌افتد. اما، بی‌شك، كسانى كه فرسنگ‌ها دور از سرچشمه از اين آب برمی‌گيرند و می‌نوشند اگر بخواهند كه واقعاً از آبِ سرچشمه برگرفته و نوشيده باشند چاره‌اى جز تعبيه تصفيه‌خانه ندارند تا به كمك آن، آب برگرفته را به پاكى و زلالى آغازين خود باز گردانند و آنگاه از آن بنوشند، وگرنه اين آب پر خس و خاشاك را چه نسبت با آن آب زلال و پاك؟ در سرتاسر طول مسير آب چشمه به وجود اين تصفيه‌خانه‌ها حاجت هست و هيچ تصفيه‌خانه‌اى مردم را از ساير تصفيه‌خانه‌ها بی‌نياز نمی‌كند؛ چون اگر در نقطه‌اى، تصفيه‌خانه‌اى كلِ آب چشمه را نيز تصفيه كند، باز، اين آب تصفيه‌شده بر اثر روان‌شدن دوباره‌اش پاكى و زلالى خود را از دست می‌دهد و محتاج به تصفيه‌اى مجدد، در نقطه‌اى ديگر، می‌شود، چرا كه گذرگاه با آب تصفيه شده همان می‌كند كه با آب آغازين می‌كرد. وضع آموزه‌هاى بنيانگذار دين در بستر زمان، عيناً مانند وضع آب سرچشمه است، در بستر مكان.» (حدیث آرزومندی ص 153)

اگر این مدعای ایشان را بپذیریم که «حتما باید تصفیه خانه هایی برای باورهای دینی داشته باشیم» چند سوال در ذهن انسان به جولان می پردازند که جناب ملکیان به آنها نپرداخته است؛

1- چه کسی یا کسانی می توانند به عنوان تصفیه خانه عمل کرده و دین خالص را در اختیار مومنین قرار دهند؟

2- آیا کار تصفیه منحصر در این افراد است یا دیگران هم می توانند تصفیه خود را داشته باشند؟

3- در صورت دوم آیا هر تصفیه ای برای همه یا صاحب آن حجت است؟

4- چه کار تصفیه را منحصر در افراد خاصی بدانیم، یا نه، افراد با چه ملاک و معیاری به بازسازی این آموزه ها همت خواهند گماشت؟

5- در صورتی که آموزه ای تصفیه شده، با آموزه ای دیگر که آن هم توسط دیگری تصفیه شده است، متعارض باشد، تکلیف مومنین چیست؟

6- چگونه می توان درستی و خلوص خود این تصفیه ها را آزمود؟

7- با چه معیاری بدانیم امروز یا چند روز دیگر، احتیاج به تصفیه مجدد داریم؟ به عبارت دیگر: اعتبار و برد زمانی و مکانی تصفیه خانه ها تا چه حد است؟