تماشای توهین
یکی از دوستان نزدیک گفت: قسمتی از فیلم مختار را که نقش حضرت عباس (علیه السلام) را بازی کرده اند، در اینترنت موجود و قابل دانلود است خود من آن را دارم، می خواهی نگاه کنیی؟ حس کنجکاوی زیادی داشتم که ببینم نقش حضرت را چگونه بازی کرده اند، لحظه ای خواستم بگویم آری، اما با خود فکر کردم؛ به فرض که آن فیلم را دیده و متوجه بازی زیبا یا ضعیف بازیگر این نقش شدم، خوب که چه؟ واقعا چیزی بر معرفت من نسبت به آن حضرت می افزاید یا از آن خواهد کاست؟
یاد چند حادثه تاسف بار افتادم؛ کاریکاتورهای موهنی که کاریکاتوریست دانمارکی در تمسخر نبی الله الاعظم حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله وسلم کشده بود، فیلم موهنی که اخیرا پخش شد و تصاویر قرآن سوزی و... همه و همه در یک سیر قرار داشتند.
نمی خواهم فیلم مختار را با آنها مقایسه کنم، که هرگز یکی نیستند اما به نظر حقیر، نتیجۀ هردو یکی است و آن قداست زدایی از اولیاءالله است. در اصل مساله فرقی ندارد که حضرت عیسی، موسی، یوسف و یحیی(علیهم السلام) به تصویر آیند یا اهلبیت پیامبر (سلام الله علیهم) اما دو فرق در جوانب وجود دارد؛ یکی شدت قبح است که حداقل برای ما مسلمانان قبح تصویرگری در اهلبیت (علیهم السلام) بیشتر است و دو اینکه حرص و ولعی را که برخی از مردم در دیدن این تصاویر (پیامبر صلوات الله علیه و اهل بیت ایشان) حتی موهن دارند، بیشتر و واقعا تعجب برانگیز است.
شاید کسی بخواهد به عنوان کنجکاوی آن را ببیند اما به فرض اینکه فهمیدم در باره اهلبیت (علیهم السلام) چه توهینی کرده اند، چه سودی دارد؟ به عبارت دیگر؛ نگاه به توهین اجانب نسبت به مقدسات ما، تنها یک دلیل موجه می تواند داشته باشد و آن جواب دادن و در حقیقت دفاع کردن از ساحت قدسی ایشان است، اما آیا دفاع من و امثال متوقف بر نگاه به آن توهین هاست؟
مرحوم آیت الله صائینی (ره) دربارۀ تصاویر اهل بیت می فرمود: «اینها فقط برای فرونشاندن سوز و نالۀ تشیع صورت گرفته است.» فارغ از انگیزۀ چنین کارهایی، نتیجه دقیق همان است که ایشان فرموده بودند. بارها با مراجعه به خویش، بالوجدان درک کرده ام که تصور من از انبیای الهی مانند حضرت یوسف و حضرت مسیح، به مراتب مقدس تر و جذاب تر از تصویری بود که در تلویزیون دیده ام. نفس تصور مقدسات، ابهامی دارد که هرگز قابل وصف نیست اما به محض اینکه تصویری را به عنوان تمثال آنان پذیرفتیم زمینی شده و آن قداست را از دست می دهند. راه چاره را آن دیدم که یا به آنها نگاه نکنم یا به خود بقبولانم که این تصاویر هیچ شباهت و ربطی به آن ذوات مقدسه ندارند. هرگز فراموش نمی کنم که با شنیدن روضۀ حضرت زهیر، حبیب ابن مظاهر، وهب و حر (رضوان الله علیهم) به راحتی دل می شکست و متاثر می شد، اما پس از دیدن ابتذالی که در مختارنامه بر سر نقش این شهدای والامقام آوردند، اکنون با شنیدن نام وهب، اسب سواری های مزخرفی به ذهن می آید که در آن فیلم بود.
در پایان جملاتی را در همین زمینه، از یکی از مراجع تقلید جهان تشیع حضرت آیت الله العظمی وحید خراسانی (مد ظله العالی) که در جمع طلاب ایراد فرموده اند می آورم؛ «شنیده ام می خواهند - لا اله الا الله-، می خواهند قمر بنی هاشم(ع) را به نقش هنرپیشه ها درآورند؛ کسی که حجت خدا مقابل قبر او می ایستد و می گوید "سلام خدا، سلام تمام انبیاء(ع)، سلام تمام اوصیاء(ع) و سلام تمام شهداء بر تو یابن امیرالمؤمنین؛ کسی که هر صبح و شب، خدا و 124 هزار پیغمبر به او سلام می کنند، این را می خواهند به نقش هنرپیشه ها درآورند اگر چنین غلطی بکنند، بدانند که تاسوعای امسال، غیر از تاسوعاهای هر سال است. در اثر این صحبت غلط، باید جوان های غیرتمند فانی در قمر بنی هاشم(ع)، روز تاسوعای امسال، محشری برپا کنند در عزای قمر بنی هاشم(ع)، تا بگویند ای دستبریدۀ کربلا..! ای فرق سر پاشیدۀ از عمود در راه خدا..! تو، تو بالاتر از این هستی. این نقشه ها برای این است که وقتی قمر بنی هاشم(ع) را به آن صورت نشان دادند، دیگر این سوز و گداز در روضه ها نباشد. برای این است که آن کسانی که آن صحنه را ببینند و آن هنرپیشه را تماشا کنند دیگر آنچنان که باید، در عزای او نسوزند.»